میر حسین بیانیه حقوق شهروندی خود را منتشر کرد 
موسوي در اين بيانيه بر رعايت حرمت و كرامت انسان ها و رعايت حقوق بشر تاكيد كرده و ديدگاه ها و اعتقادات خود را در اين زمينه به صورت مشروح بيان كرده است.
متن اين بيانيه به اين شرح است: تضمين حقوق بشر و آزادي يكي از آرمان‌هاي اصلي انقلاب مشروطه و انقلاب شكوهمند مردم ايران در سال 1357 بوده است. در طول تاريخ همواره مردمان صالح مُنادي حقوق بشر و آزادي بوده‌اند و سرآمد همه آن صالحان و پاكان كه زندگي خود را وقف تضمين آزادي و كرامت بشر كرده‌اند، پيامبران، با قامتي افراشته و ندايي دلنشين و پرطنين، تأثيري ماندگار و فراگير داشته‌اند. انقلاب مردم ايران كه مرحله‌اي مهم از حركت آزادي‌خواهانۀ ساكنان اين مرز بوم كهن است از جملۀ حركت‌هايي است كه با اتكا به تعاليم معنوي دين راه خود را باز كرد و پيش رفت.
حقوق بشر در ايران مضمون تازه‌اي نيست، اولين اعلاميۀ حقوق بشر را به كورش پادشاه نامدار ايراني نسبت مي‌دهند كه در قرآن ذوالقرنين لقب گرفته است. منشور حقوق بشر كورش شهرت و اعتبار جهاني دارد. پس از آن، مضامين حقوق بشر كه در متون ديني اسلام انعكاس داشت، ايرانيان را كه از ظلم و استبداد ساسانيان به تنگ آمده بودند به خود جلب كرد و به تعاليم اسلام دل سپردند.
ايران معاصر ضمن اينكه با مضامين حقوق بشر به لحاظ تاريخ خود و هم به لحاظ آموزههاي اسلامي آشناست، منشور ملل متحد، اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاق بين‌المللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و ميثاق بين‌المللي حقوق مدني و سياسي را نيز رسما پذيرفته است. انقلاب مردم ايران نه تنها موازين حقوق بشري بين‌المللي را هرگز مردود نمي‌دانست، استقرار وتضمين آن موازين را به عنوان يكي از مهمترين دستاورد‌هاي بشري و به عنوان حاصل خرد جمعي همۀ انسان‌ها در قالب شعار "آزادي" مورد تأكيد قرار داد. اكثريت مردم به درستي باور داشتند كه حقوق بشر، به همان مفهوم جهاني خود، به هيچ وجهي با خدا پرستي و پيروي از تعاليم معنوي اسلام تعارضي ندارد، به همين علت نيز به "جمهوري اسلامي" آري گفتند و در نتيجه، موازين حقوق بشري در كنار موازين اسلامي وارد قانون اساسي ايران شد تا "آزادي" در ايران در پناه "آموزههاي معنوي اسلام" و در قالب "جمهوري اسلامي" بيش از هر جاي ديگر دنيا مورد تضمين و حمايت قرار گيرد.
حقوق بشر در اسلام به عنوان حقوقي خدادادي شناخته مي‌شود بنابراين هيچ فرمانروا، دولت، مجلس يا قدرتي نمي‌تواند به هيچ طريق حقوق بشر را كه از سوي خداوند اعطا گرديده، محدود يا نقض كند و هيچ فردي نمي‌تواند از اين حقوق چشم پوشي نمايد. اين عقيده درقرآن، درقالب كلمات ژرف و آسماني " و لقد كرمنا بني آدم" انعكاس يافته است.
حقِ "حيات"، "آزادي"، "مالكيت"، "امنيت"، "حقِ پي‌جويي رشد و سعادت" و "حقِ ايستادگي در برابر ستم"، حقوق طبيعي و سلب ناشدني افراداند. دولت وظيفه دارد از طريق ايجاد و گسترش نهادهاي لازم، به نحوي سازمان يافته و مؤثر، اين حقوق را مورد حمايت و تضمين قرار دهد.
رئيس جمهور بر اساس سوگندي كه ياد مي‌كند، از جمله وظيفه دارد از آزادي و حرمت اشخاص و حقوق ملت حمايت كند، پاسخگو باشد و از خود‌كامگي بپرهيزد و قدرتي را كه ملت به عنوان امانتي مقدس به او سپرده، همچون اميني پارسا و فداكار به كار برد. من بر اين اساس و بنا بر اختيار و تمايل قلبي خود، پيشا‌پيش با مردم پيمان مي‌بندم كه چنانچه براي تصدي مقام خطير رياست جمهوري مورد اعتماد و حمايت اكثريت قرار گيرم:
استقرار حكومت قانون را به عنوان شرط لازم تحقق حقوق بشر و حقوق شهروندي، يكي از اهداف اصلي خود قرار دهم و اصلاحات حقوقي لازم را به عمل آورم تا قانون توسط همه مقامات و سازمانهاي حكومتي مورد رعايت قرار گيرد، از قانون استفاده ابزاري نشود و قانون براساس تفسير‌هايي سازگار با موازين حقوق بشري به اجرا درآيد.
از طريق ايجاد نهادهاي مناسب، شرايطي فراهم آورم تا قانون وسيلۀ اعمال خشونت‌هاي ناروا و موهن قرار نگيرد، خشونت و بي‌عدالتي و تبعيض، قانوني نشود و موازين حقوق بشري و وجدان جمعي جامعه در كنار آموزههاي معنوي اسلام در وضع مقررات و تهيۀ لوايح مد‌نظر قرار گيرد.
حريم خصوصي افراد را محترم شمارم، آزادي بيان و اجتماعات را مورد حمايت قرار دهم، از طريق توسعه و تقويت جامعۀ مدني و با برگزاري انتخابات رقابتي، آزاد و منصفانه و همچنين با حمايت از مطبوعات و رسانه‌هاي مستقل و با جلوگيري از سانسور، حق دسترسي آزاد به اطلاعات و حق مردم بر تعيين سرنوشت خويش و حق نظارت و مشاركت سياسي را تضمين كنم.
امنيت تنها امنيتِ دولت نيست، امنيتِ انساني است. امنيت را براي آحاد مردم برقرار سازم تا آزاد از ترس و رها از نياز، تحت حمايت قانون زندگي و فعاليت كنند.
در توسعه و تقويت شوراها بكوشم، در امور روستا خود را از روستايي داناتر ندانم و امور شهر را به مردم شهر واگذارم. حكمراني محلي را تقويت كنم.
با اقليت سياسي و با رقبا و مخالفان خود منصفانه رفتار كنم و حقوق آنها را براي رقابت و يا مخالفت محترم شمارم. هيچ فردي را شهروند دست دوم تلقي نكنم.
ممنوعيت اعمال هرگونه شكنجه اعم از روحي و بدني را به اجرا در آورم.
از حقوق زنان حمايت كنم و از تبعيض جنسيتي جلوگير نمايم.
فعاليت‌هاي مستقل دانشجويي و دانش‌آموزي را مورد حمايت قرار دهم.
با پي‌ريزي درست نظام اقتصادي، با ايجاد امنيت اقتصادي و با گسترش و تقويت بازار رقابتي، زمينۀ تأمين نيازهاي اساسي: " غذا، مسكن، بهداشت و درمان، آموزش وپرورش و اشتغال " را فراهم آورم. با فساد اداري و مالي مبارزه كنم.
ناتواني و نياز و آسيب‌پذيريِِ هيچ شهروندي را وسيلۀ سلطه‌گري و افزون طلبي سياسي قرار ند‌هم. از سؤاستفاده از اطلاعات اقتصادي و امكانات عمومي جلوگير كنم. از استخدام كشوري وسازمان اداري به‌عنوان وسيله‌اي براي جلب حمايت افراد و يا به عنوان پاداش و امتياز براي طرفداران خود استفاده نكنم. امكانات عمومي را وسيلۀ استمرار قدرت خود نسازم.
امنيت شغلي را براي آحاد مردم بهويژه براي هنرمندان، روزنامه‌نگارن، فعالان سياسي، ورزشكاران، معلمان، اساتيد دانشگاه و كارگران تأمين كنم.
حمايت‌هاي تأمين اجتماعي را گسترش داده و تقويت كنم به نحوي كه همۀ افراد مردم، بهويژه زنان، كودكان، روستائيان، كشاورزان، كارگران و سالمندان را به نحو مطلوب پوشش دهد.
زمينۀ ابراز شادي در جامعه را فراهم كنم و براي تقويت و ارتقا اميد به زندگي و نشاط اجتماعي بكوشم و اخلاق حسنه را محفوظ دارم.
به سنن ملي احترام گذارم و از آثار باستاني و ميراث فرهنگي به نحو شايسته محافظت كنم.
از حق بر آموزش حمايت كنم و در جهت حذف گزينش‌هاي عقيدتي و سياسي ناروا اقدام نمايم.
دانشجويان، معلمان و اساتيد دانشگاه را آنچنان كه در خور جايگاه بلند آنان است محترم شمارم.
از پديد آورندگان آثار ادبي، هنري و علمي حمايت كنم، تا بدون ترس از تعقيب و مجازات‌هاي ناروا، خلاقيت‌هاي خود را پرورش و بروز دهند و آزادانه در زندگي فرهنگي جامعه شركت جويند.
حقوق اقوام را به رسميت شناسم و بر اساس الگوي مديريت غير متمركز، اقوام را در ادارۀ امور خود سهيم كنم.
كرامت انساني و حقوق شهرونديِ اقليت‌هاي ديني و آزادي عقيده و وجدان را به رسميت شناسم و تفتيش عقايد و سرزنش و عقاب افراد به دليل مسائل اعتقادي را ناپسند شمارم و از آن جلوگيري كنم.
برخورداري از محيط زيست سالم را حق بشر و از جملۀ حقوق شهروندي به شمار آورم، روند رو به گسترش تخريب محيط زيست را متوقف سازم و با جلب مشاركت عمومي از محيط زيست حفاظت كنم.
گاهم كه به ثمر رساندن اين اهدف، با توجه به امكانات حقوقي و حقيقي موجود، كاري است بس دشوار، اما متعهدم در مقام اجراي اصول مندرج در فصل سوم قانون اساسي، سند چشم انداز و تعهدات حقوق بشري كه ايران به موجب كنوانسيون‌هاي بين‌المللي پذيرفته است، با ايجاد معاونت حقوق بشر و حقوق شهروندي رياست جمهوري، با احياي هيئت پيگيري و نظارت بر قانون اساسي، از طريق تعامل و همكاري سازنده با همۀ دولت‌ها و نهادهاي بين‌الملليِ فعال در زمينۀ حقوق بشر، با تصويب و اجراي طرح ملي آموزش حقوق بشر و حقوق شهروندي، از طريق انتخاب وزرا و مديران متخصص، شايسته و مدبر كه به حقوق بشر و حقوق شهروندي متعهد باشند و با جلب همكاري ساير قوا، از حداكثر ظرفيت‌هاي موجود براي تحقق اين اهداف و آرمان‌ها استفاده كنم و در عين‌حال ظرفيت‌هاي فعلي را تا حد ممكن افزايش دهم. صادق باشم و شفاف عمل كنم، مشروعيت خود را در گرو اعتماد و حمايت مردم بدانم، مردم و به ويژه زنان و جوانان، سازمانهاي غير دولتي، شوراها، سنديكاها، اتحاديه‌ها و اصناف و نهادهاي مدني را در تصميم‌سازي‌ها و اداره و رهبري كشور دخالت دهم، حقوق اقليت و حق مخالفت را محترم شمارم و زمينۀ گفت و گو‌هاي عقلاني- انتقادي در بارۀ مصالح عمومي را فراهم آورم، بكوشم تا دست‌آوردهاي فرهنگ ايران و تعاليم معنوي اسلام در حمايت از كرامت بشر، جايگاه جهاني خود را بيابد و به محافل، اعلاميه‌ها و ميثاق‌هاي بين‌المللي راه يابد، براي گسترش فرهنگ تفاهم و روح بردباري و براي زدودن خشونت، بهويژه خشونت‌هاي عقيدتي و سياسيِ سازمان يافته، تلاش كنم و با توكل به خدا و با تكيه بر مردم براي ساختن ايراني آزاد و آباد بكوشم و نسبت به عهد خود، در برابر خدا و مردم، مسئول و پاسخگو باشم كه به گفتۀ پيشوايم حضرت علي (ع) "خدا هر جباري را خوار كند و هر خودكامه‌اي را پست و بي‌مقدار سازد". | 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر